خب! شکل و شمایل روبعدا به روز می کنم!
موضع چیزه دیگریست!دیشب کاملا برای اولین بار توو عمرم کاملا blackout کردم و هیچی یادم نمیاد! چرا... چرت میگم که یادم نمیاد ولی به هر حال بعد خیلی چیزها یادم نیست!
برگردیم سر اصل موضوع... موضوع اینکه که اول از همه می خوام بگم که چرا دوباره شروع کردم به نوشتن و را اینجا و نه در وبلاگ اصلی خودم که همیشه و همیشه بوده و کلی از دری وری هام توشه... اینجا همیشه خیلی مرتب تر بوده و خیلی خلوت تر از وبلاگهای دیگه ام... در ضمن آتیل و پاتیل - دو آدم فضایی که همیشه برام موضوع وبلاگ گیر می آوردن - دیگه برگشتن به سیاره خودشون... آلان دیگه فقط من هستم... خودم... و همانطور که می بینید my weblog, my business. پس دیگه هر چرت و پرتی که خواهید خواند مستقیما از نظرات خودمه... خوده خودم!
و بالاخره موضوع نوشته امروز... چه چیزی داغتر از Facebook؟
آره.. مدتیه که داریم همه ماها توی این دهکده مجازی برای خودمون زندگی می کنیم و می چرخیم و بازی می کنیم و chat می کنیم و لاصه خیای کاهای دیه... ولی یه نکتته ای هست که می خواستم بهش اشاره ای کرده باشم!
توی Facebook بین ما ایرانی ها موضوع های بحث و خبر خیلی داغه... ولی یه موضوعی هست که از همه داغتره... و اوونم خود ما هستیم! منظور؟ منظور اینکه توی این دهکده مجازی همه می خوان به نحوی زمین دار بشن!!! آره... زمین دار! یعنی اینکه می خوان ثابت کنن که وجودشون با ارزشتر از بقیه کاربران است! کمی دقت کنید... تعداد گروه ها روز به روز بیشتر میشه و جالب اینکه اوونی که از همه بیشتر پرخاشگری می کنه بیشتر هم طرفدار داره! چرا باید عبه این موضوع عادت کنیم که همیشه با هم در رقابت باشیم؟ چرا یاد نمی گیریم که مثل بقیه ملتها در کنار هم باشیم؟ آخرش هم ببینید که که چه جنگی بین خود این گروه های Facebook راه خواهد افتاد...
فعلا همین...! زیاد نیست! فقط یه بازگشته!
دوست داشتن یا نداشتنش هم مهم نیست! اوون چیزی که مهمه اینه که من برگشتم و خواهم بود!