Friday, March 16, 2012

impossible

c'est impossible d'oublier ou de laisser de côté certaines choses... mes weblogs sont dans cette catégories!!!

Friday, January 27, 2012

test from mobile

Je suis fatigué des limitations sur Internet! si ça marche maintenant... je continuerai... sinon...

Saturday, September 10, 2011

con-fiance / con-fidence

در کلمه confiance و confidence از اوونجایی که زبان فرانسه بسیار دقیق می باشد، باید بسیار دقت کرد! استفاده از این کلمات نباید به سادگی باشد... چون در هر دوی این کلمات از کلمه con استفاده شده که به معنی احمق است! پس همیشه به یاد داشته باشید که تنها انسانهای احمق اطمینان می کنند و تنها انسانهای احمق با کسی در مورد رازهایشان سخن می گویند!

اصولا بذارین از یه سوراخ فقط یه بار گزیده بشین!

در کلمه vengeance در عوض... ههههمممم... فقط مزه غذا زیر زبوون میاد... و اوونم چه غذایی!!! بیخود نیست که در زبان شیرین و شیوای فارسی نیز می گوییم: "یه آشی برات بپزم که روش یه وجب روغن باشه!!!!"

Wednesday, August 24, 2011

what can you do

###
بعضی وقتها با آدمهایی روبرو میشیم که واقعا نمی دونیم چیکار می تونیم بکنیم باهاشون! فرض کنید که یه نفری خیلی رو اعصابتون باشه و اوون شخص مریض باشه... بعدش هم اطرافیانش کسایی هستند که بدون هیچ توجهی به وضعیت از او کور کورانه طرفداری می کنند... بعدش هم فامیل و اطرافیان همیشه تو رو مقصر می بینن چون فکر می کنن که اگر اوون شخص ناراحته یا مریضه حتما تو یه کاری باهاش کردی! بعدش هم اینکه اصولا حرف تو هیچ جا برو نداره... و اوون شخصی هم که رو اعصابه وقتیکه باهاش حرف می زنی اصلا انگار صداتو نمی شنوه!!!

خوب وقتی که همه لوله تفنگها طرف تو هستن چیکار می کنی؟

هیچی؟ نه؟ جوابی نیست؟ مسلما نمی شینی گریه کنی؟! می کنی؟ نه؟ نمی دونی؟ پس تو چی می دونی؟!؟!

ولی آی چه حالی میده بالا گود باشی...

###

Monday, August 22, 2011

internet 2

###
خب... در مورد قدرت صحبت کردم... حالا یه تحلیل در راستای وجود اینترنت و اینکه صبه چه دردی می خوره خواهم کرد! اگر از خودتون می پرسین به چه درد می خوره اول از همه بگم که به درد می خورده و دیگه نمی خوره!!!
چرا؟؟؟

خب بحث اصلی همینه!اینترنت در زمان خودش یه وسیله ارتباطی سریعی بود که از طریق اون می خشد کلی اطلاعات به دست آورد... این مال زمانی بود که هنوز به قول معروف internet 1 به راه بود و اکنون که وارد عصر internet 2 و یا web 2.0 شدیم همه اینها به هم ریخته! دلیلش هم اینه که دیگه هر کسی به راحتی می تونه اتوی اینترنت اطلاعات بذاره... چرا بده؟؟؟ خب حساب کنید... مثل دخود من که اینجا دارم دری وری می نویسم... آخه من که نه دانشمندم و نه محقق، هر چی که از سرم (نگفتم مخم... چون هنوز دلیلی بر وجودش ندیدم) میگذره رو میذارم اینجا و یه سری آدم هم که فکر می کنن من خیلی دانششمندم می خونن و به راه اشتباه کشیده میشن!
امثال من زیادن! شاید بیشتر آدمهایی که فعالیت در اینترنت دارن مثل من نادان هستن! و از طرفی هم دیگه هیچکس نمیره بگرده اطلاعات درست رو پیدا کنه! چون اطلاعات دم دستی خیلی راحتتر پیدا میشه و این باعث شده که دیگه یه خبر هزارتا تفسیر پیدا کنه... تازه اوونم به شرطی که تصلا اوون اطلاعات درست باشه!

خلاصه اینکه زیاد به این چیزایی که روی اینترنت در صفحه های خصوصی می خونید اطمینان نکنید... پیدا کردن یه منبع اطلاعاتی درست کاری بسیار دشوار شده! و خیلی وقتها هرکس برای خودش هر تفسیری که می خواد رو می کنه... متاسفانه خیلی وقتها آدمهای مفسر هم از قانون قدرت در اینترنت بهره می برن و یهو احساس دانشمندی و قدرت می کنن و چنان با ناسزا گفتن و لحنهای تند در مورد موضوع هایی که اصلا معلوم منیست واقعیت داشته باشن حرف می زنن که انگار همشون تخصص در انتقاد و تفسیر در همه موضوعات دنیا رو از دانشگاه:
هاروارد
استان فورد
آکسفورد
سوربون
(خودتان انتخاب کنید)
گرفته اند!!! پس لطفا کمی دقت کنید... هر حرفی یا نوشته ای یا تفسیری چون با فحش نوشته شده دلیل نمیشه درست باشه!!!

دقت کنید که من چرت و پرت زیاد میگم... ولی اقلا فحش نمیدم!!!



###

Friday, August 19, 2011

internet


از خواص اينترنت میشه گفت که اصولا برای بدست آوردن اطلاعات، ارتباطات و به اشتراک گذاشتن اخبار و دانش عمومی به وجود آمده... و اما یک خاصیت دیگه ای که اینترنت داره و به کاربرانش میده و کمتر کسی از آن اطلاع داره دادن قدرت به افراد است! بله... درت خوندین... اینترنت قدرت میده! اوونم در حد بسیار زیاد... در حدی که بعضی کاربران (مانند خود بنده) حتی در حالتهایی ادعای خداوندی می کنن!!!
بپردازیم به این خاصیت! این خاصیت قابلیت این رو داره که شما تبدیل به فردی با قدرت شوید... می پرسید چگونه؟ اگر این سئوال برای شما پیش میاد که چگونه اینترنت این قدرت را در اختیار کاربر قرار میده کمی تامل کنید... احتمالا خود شما جزء چنین کاربرانی هستيد! چرا شما جزء این کاربرانید؟ خب... مشخصه... چون این وبلاگ منو کسی نمی خونه به غیر از اینکه: آدرس رو بلد باشه و دوست داشته باشه، توی facebook روی لینک کلیک کزده باشه، کنجکاو باشه که این لینک چیه؟ (از علائم بیکاری در facebook) و یا اینکه دیگه می دونه من چی دارم میگم...
و اما یه جواب درست و حسابی تر:
اصولا کاربر پشت کامپیوتر با ورود به دنیای مجازی با خود تمامی رفتار و شخصیت نهفته خود را می آورد (یه جورایی مثل roleplaying games) و از اونجایی که در اینترنت اصولا او فردیست نا شناس (یا حتی برای آشنایان ابه احتمال قوی غیر قابل دسترس) این رفتارها را به راحتی بروز میدهد. با برخودد اولیه به این موضوع متوجه می شویم که همچین چیز بدی هم نیست! چون به این صورت فرد می تواند به راحتی ابراز احساسات کرده و تمامی stressهای روزانه خود را تخلیه کند... اما این آزادی عمل محتاج کنترل خاصی می باشد. از اوونجایی که معنی آزادی مطلق وجود ندارد و هر گونه آزادی به شرط هایی وابسته هستند، در صورت کنترل نشدن این آزادی عمل در دنیای الکترونیکی امروزه می تواند تبدیل به دوگانگی شود! یکی شخصیت دنیای بیرونی و دیگری شخصیت دنیای مجازی. این دوگانگی بپس از مدنی در هردو شخصیت به صورت ناپایدار نفوذ می کند و هر دو را به هم می ریزد... و اصولا این اوون چیزیه که در جوانان امروزی باعث افسردگی آنها می شود.
قدرت در اینترنت چیست؟
این سئوال رو من به گونه ای دیگه جواب میدم... قدرت در اینترنت یعنی قدرت داشتن بر اینترنت و نه در داخل آن!

خوش باشید...

map of internet

Wednesday, August 17, 2011

je suis

Je suis celui qui vit dans la nuit,
Je suis celui qui gémit dans la jungle,
Je suis celui qui n'a jamais vu la lumière,
Je suis celui qui vient d'enbas.


- emrause le noir




feelings

بعضی وقتها آدم از یه چیزهایی واقعا تعجب می کنه! مثلا اینکه حس کنی دارن دودرت می کنن! حس کنی حوصله تورو ندارن ولی در حرف و رفتارشون بخوان خلافش رو نشون بدن... حس کنی که بعضی وقتها می خوان ازت استفاده ببرن... حس کنی که هر حرف و رفتاری می تونه یه مفهوم دیگه ای داشته باشه... بدتر از همه در این مورد اینه که حس کنی معنی کاملا خلاف اوون چیزی که می بینی رو میده! یا اینکه حس کنی داری به همه رو بازی می کنی ولی همه (خب همه که اهمیت ندارن! اونایی که بران اهمیت دارن) دارن پشت و رو بازی می کنن!

جالب تر از همه اینکه... مدتها بود به این حس ها هیچ توجهی نمی کردم... نه اینکه برام مهم نبوده، بیشتر به خاطر اینکه سعی می کردن ندیده بگیرمشون و به خودم می گفتم شاید این شخص برام اینقدر مهم نیست که بخوام به خاطرش فکر کنم! ولی آلان فرق کرده... حس می کنم باید به همه رفتارها توجه کنم... باید به حرفها دقت کنم... باید حس خودمو دوباره فعال کنم و ببینم دور و ورم چه کسایی هستن! یه زمانی همیشه پیش می یاد که باید دقت کرد با چه کسانی در رابطه ای، باید همه چیز رو کنترل کرد... اصولا، خيلي وقتها همین کنترل رو که از دست بدی می تونه خیلی چیزها رو توی زندگیت عوض کنه... پس بهتره حواست بهشون باشه!

صدام اوومد؟ واضح حرف زدم؟ زبون دیگه ای هم لازمه یه ندا بدی سریع ردیفش می کنم!



Tuesday, August 16, 2011

feel

چه حسه خوبیه وقتی داری می نویسی و با راحتی تمام حرفهایت رو میزنی و هیچکس نوشته هایت را نمی خواند! مسلما در مورد اینجا صحبت نمی کنم که جای نق و نووق منه... نه! منظورم جاییه که اصولا دست هیچکس به اوونجا نمی رسه! جایی که مال خودته و به راحتی می تونی همه چیز رو توش کنترل کنی!

عجب حسه خوبیه!


Tuesday, July 26, 2011

racisme

Certains disent qu 'il y a un peu de racisme en tout être humain. Moi, je dis : Si c 'est la vérité, alors il y en a qui exagèrent. Dans ma ville, la plupart des racistes semblent avoir leurs raisons pour être ce qu 'ils sont, et ces raisons sont la stupidité et la jalousie.

Rene Maarlain, 21 ans, Espagne